تنهای تنهاV

:̤̈S̤̤̈̈ï̤̤̈n̤̤̈̈g̤̤̈̈l̤̤̈̈ë̤̤̈ä̤̤̈n̤̤̈̈d̤̤̈̈s̤̤̈̈ï̤̤̈n̤̤̈̈g̤̤̈̈l̤̤̈̈ë̤:

تنهای تنهاV

:̤̈S̤̤̈̈ï̤̤̈n̤̤̈̈g̤̤̈̈l̤̤̈̈ë̤̤̈ä̤̤̈n̤̤̈̈d̤̤̈̈s̤̤̈̈ï̤̤̈n̤̤̈̈g̤̤̈̈l̤̤̈̈ë̤:

پسر خاله و شهاب حسینی

پسرخاله:اون پوست شکلاتارو بده به من

شهاب حسینی:پوست شکلات میخوای واسه چی؟

پسرخاله: یه پیرزنه هست پاهاش درد میکنه فقیرم هست..

شهاب حسینی:خب؟

پسرخاله:بعضی وقتا میرم بهش کمک میکنم خونشو تمیز میکنم و بعضی کارای دیگه...

شهاب حسینی :اهان.....بعدش؟؟؟؟؟؟

پسرخاله:هیچی همیشه بهم میگه بردار از اون شکلاتا بخور منم چون
کلا چندتا دونه شکلات داره نمیخورم و واسه اینکه ناراحت نشه این پوست
شکلاتارو بهش نشون میدم.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی جمعه 8 اسفند 1393 ساعت 22:05 http://ploton.blogsky.com

بیست وسوم اسفند تولدعزیزی را جشن

خواهیم گرفت که منتظر پیامهای تبریک شما می مانم

ان شاالله که بتوانم این عزیزراشادکنم البته باکمک

شماعزیزان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد